کد خبر: 2432
تاریخ انتشار: دوشنبه 21 فروردین 1396 - 11   10 April 2017
ارسال به دوستان
الف الف

سحابی تریفیه شبیه به یک دسته گل شقایق است سحابی روزت ,بافت ظریف یک گل رز چینی را دارد اما به نظر

سحابی تریفیه شبیه به یک دسته گل شقایق است. سحابی روزت ،بافت ظریف یک گل رز چینی را دارد اما به نظر من سحابی جوزا که کمی پایین تر از کمربند جوزا قرار دارداز همه زیباتر است در یک شب بسیار تاریک وصاف می توان آن رابا چشم غیر مسلح دید وبا یک دوربین دو چشم هم روشن تر دیده می شود.

دوران کودکی رانزدیک یک قبرستان بزرگ درمونرال زندگی می کردم که در واقع پارک بزرگی پر از درختان بلوط وافری شکری بود .در روزهای اول بهار ،مدت ها پیش ازآنکه سنگ قبرها زیر بوته زارها پنهان شوند،بر اثر ذوب شدن برف ها گیاهان گل زعفرانی سبز می شدند .من برای دیدن شکوفه های آنها می رفتم ومراسم کفن و دفن را نیز تماشا می کردم.تضاد میان این دوواقعه مجذوبم می کرد. یک طرف گل هاودرختان شاداب بودند که از کناره های مرطوب قبرها ریشه گرفته بودند که از کنا ره های مرطوب قبرها ریشه گرفته بودند وطرف دیگر ،تابوتهای چوبی براقی که مردان آنها رادرسوراخ های تاریک قرار می دادند . این صحنه ،نشان دهنده آن بود که آغازو پایان، زندگی و مرگ،گذرا بودن وجاودانگی درآغوش یکدیگر درهم تنیده اند . این صحنه فاقد سن وسال بود و صرفا وجود داشت . شگفت نیست که تمدن های باستانی زمین را پرستش می کردند،وزمین و زهدان،یعنی دو سرچشمه حیات رادر قالب نمادی واحد ترکیب می کردند.در آن روزگاران اولیه،مراسم آیینی همراه با اورجی های جنسی ،حلول بهار را بشارت می داد.از زمین حاصلخیز،بوی برداشت محصول نو به مشام می رسید.زمین،زندگی است ،اما مرگ هم هست،عامل غایی تجزیه موجودات زنده که وجود خود رابه پایان رسانده اند .دستگاه مولکولی سهمگینی که کوچکترین گل داوودی یا حقیرترین مورچه رامی سازد در خاک متلاشی می شود.سلولها به مولکولهای پیچیده ای تجزیه می شوند که خود به مولکولهای ساده تر شکسته می شوند وماجرا به همین صورت ادامه می یابد.این فرایند تجزیه ،ناقص بر جای می ماند .هر مزرعه حاصلخیزی حاوی مقادیر فراوانی ماده ارگانیک است.هر گیاه تجزیه شونده ای خاک را غنی تر وحاصلخیزتر می کند تا بهتر بتواند جوانه های تازه را تغذیه کند .ولادت ،حیات و مرگ،عناصر چرخه ای را تشکیل می دهند که در خود بسته نمی شود.هر چرخه ای کمک تازه ای است که بر چرخه های بعدی تاثیر می گذارد.

تکامل ((مارپیچی ))همین است.به این تعبیر ،زمین ماده اولیه ای است که حیات گیاهی و حیوانی از آن ریشه می گیرد و تمامی زندگی به آن باز می گردد تا بار دیگر زاده شود .این چرخ زندگی است .اتم ها ومولکولهایی که بدن ما را تشکیل می دهند تاریخی دراز دارند.در گذشته بارها ،زندگی آنها رااز زمین مادربه عاریت گرفته است .آنها برگهای درختان وپرهای پرندگان بوده اند .ظرف مدت چند دهه مادیگر حضور نخواهیم داشت ،اما اتم های ما همیشه وجود دارند ودر جایی دیگر پیچیده شدن جهان را دنبال می کنند.اختر شناسی به ما می گوید که در آسمانها رویدادهایی بسیار شبیه به این اتفاق می افتد .

من وقتی چشمانم را به منظومه جوزا می دوزم ،قبرستان تپه برفی رابه یاد می آورم .در زمستان ،کمی پس از غروب آفتاب ،جوزا با جلال و جبروت تمام ظاهر می شود :هفت ستاره درخشان که قدیمی ها آنرا با جوزای شکارچی تداعی می کردند که به دست آرتمیس کشته شد.شانه چپ اوباید الجوزا الیسری و شانه راست بایدالجوزاالیمینی،یک پای او با رجل الیسری وپای دیگرش با سیفالجوزا مشخص می شود ودر مرکز آن سه ستاره وجود داردکه کمربند جوزا راتشکیل می دهند ( وگاهی اوقات سه مرد عاقل نامیده میشوند).

رادیو تلسکوپ ها وجود دوابرستاره ای بزرگ رادراین صورت فلکی نشان داده اند آنها حاوی تمرکز عظیمی از ماده اند وبا ابرهای اتمسفر ما شباهتی ظاهری دارند .ابعاد این توده های سحابی ،ده ها سال نوری محاسبه شده است .آنها رویهم رفته به اندازه یکصد هزار خورشید ماده دارند .خورشید حاوی موادی به اندازه دویست برابر زمین است. این قبیل ابرهای میان ستاره ای در آسمان فراوانند،به خصوص در مجاورت راه شیری که مناطق تاریک گسترده ای ایجاد کرده اند .معروفترین آنها،مدل گونی ذغال ،در نزدیکی نیمکره جنوبی قرار دارد . باچشم غیر مسلح می توان آن را دید ودر واقع شبیه به نگاتیو عکاسی است.از آن جا که کدر است ،راه نور ستارگانی را که پشت آن قرار دارند می بندد،درست همانطور که به هنگام شب ،ابرها می توانند در آتمسفر ما ،این جاووآن جا ،آسمان پر ستاره را پنهان کنند.

این ابرهایا سحابی ها هنگامی نمایان می شوند که یک ستاره داغ یا بیشتردر میان آنها شکل می گیرد. تحت تاثیر پرتو افشانی ستاره ای ،توده های وسیع مواد سحابی شروع به گداختن می کنند. رنگ این ماده سبز مایل به زرد ،باحاشیه قرمز و بنفش است. به عنوان مثال ،سحابی تریفیه شبیه به یک دسته گل شقایق است. سحابی روزت ،بافت ظریف یک گل رز چینی را دارد.

اما به نظر من سحابی جوزا که کمی پایین تر از کمربند جوزا قرار دارداز همه زیباتر است در یک شب بسیار تاریک وصاف می توانآن رابا چشم غیر مسلح دید وبا یک دوربین دو چشم هم روشن تر دیده می شود وقتی کسی از من می پرسد اختر شناسی به چه درد می خورد،پاسخ می دهم،((اگر هیچ فایده دیگری جز نشان دادن این زیبایی نداشت،وجودش به اندازه کافی موجه بود))

قبلا رابطه نزدیک میان اجرام آسمانی(ستارگان وسیارات ومواد میان ستاره ای(گاز وغبار)راتوصیف کرده ام.گفتم که چگونه ستارگان از این مواد به وجود می آیندو چگونه هنگامی که می میرند ،مواد خود رابه آن باز پس می دهند.مشاهدات اختر شناسی ،پرورشگاه بزرگی از ستارگان را در نزدیکی سحابی جوزا نشان می دهد .بسیاری از این ستارگان کم تر از ۱۰ میلیون سال عمر دارند و معاصران نخستین انسان ریخت ها هستند.

جوزا موزه ای از حیات ستاره ای است.به عنوان مثال ،در بخش زیست شناسی یکموزه علوم می توان مجموعه ای ازجنین های خرگوش رادید که یک ساعت،یک روز ،یک هفته والی آخراز عمرشانی می گذرد .به همین ترتیب ،در نزدیکی سحابی جوزانیز پنج گروه از ستارگانی راکه سنین مختلف دارند مشخص کردیم.جوان ترین گروه که هنوز هم در حال ساخته شدن ازماده سحابی است،کم تر از یکصد هزار سال عمر دارد.درآن زمان اجدادمادر حال تبدیل کردن سنگ چخماق ب ابزار بوده اند .این ستارگان جوان حقیقتا جنین های ستاره ای هستند.آنها هنوز آن قدر داغ نیستند که نور مریی از خود ساطع کنند،اما نور فرو سرخ می تابند:ظاهرا در این مرحله از حیات ستاره ای است که ملتزمان سیاره ای شکل می گیرند .مثل بچه ماهیها در یک آکواریم ،ستارگان خیلی نزدیک به یکدیگرمتولد می شوند .

در قلب خوشه فرو سرخ در جوزا،فواصل میان ستارگان چند هفته نوری است ،حال آنکه در سایر همسایگان آسمانی معمولا چند سال نوری بایکدیگر فاصله دارند.بچه ماهی ها پس از بیرون آمدن ازتخم به صورت جمعی زندگی می کنند ؛ سپس اندک اندک خود را از مجموعه جدا می کنند ،فاصله می گیرندونهایتا فرصت هاوگستره خاص خود را در پیش می گیرند .

به همین ترتیب ،ستارگان نیز به آرامی خوشه محل ولادت خود را ترک می گویند تا در پهنه کهکشان راه زندگی خویش رادر پیش گیرند .

کاملا نزدیک به خوشه فرو سرخ ،خوشه ذوزنقه را مشاهده می کنیم.این خوشه نام خود را از چهار ابر غول آبی گرفته است که ستارگانی هستند که سحابی جوزا را روشن می کنند.ستارگان این خوشه که حدود یک میلیون سال قبل با هم متولد شده اند ،امروزه به حدی داغ شده اند که نور مریی ساطع می کنند.در موزه جوزای ما آنها نشان دهنده دومین مرحله توسعه به شمار می روند سه گروه ستاره جوان دیگر نیز در این صورت فلکی وجود دارند که سنین آنها به ترتیب ۳،۵و۸ میلیون سال است . حجم هایی از فضا که به وسیله این گروهها اشغال شده است با بالارفتن سن آنها افزایش می یابد .

آنچه در این جا می بینیم پراکندگی ستارگان در آسمان است ،درست همانطور که گروه ماهی ها درآکواریم،سر انجام آن قدر گسترش می یابند که کل حجم قابل دسترس رابه اشغال خود در می آورند .پراکندگی ستارگان پس از حدود ۱۲ میلیون سال تقریبا کامل می شود

در پرورشگاه ستارگان جوزا امکان ندارد با خانواده هایی از ستارگان برخورد کنیم که سن وسالشان خیلی بیش از این باشد .باید توجه داشته باشیم که دوازده میلیون سال ،بیش از کل دوران زندگی ستارگان عظیم الجثه است .بنابراین ،بعضی ستارگان پیش از آن که خوشه محل ولادت خود را ترک گویند می میرند .آنها مثل ابر نواختر جولای سال ۱۰۵۴ منفجر می شوند و تکه پاره های خود را به درون فضا می ریزند .

این مواد ستاره ای ، در پهنه ای به وسعت دهها سال نوری ،در شبکه گسترده ای از رشته گازهای آشفته ومتلاطم پخش می شوند .

ما با بیش از یک دوجین ستاره برخورد کرده ایم که روز گار خود رادراین پرورشگاه ستارگان به پایان برده اند .یک هاله نورانی به نام لوپ بارنارد در اطراف جوزاگردش می کند.مرکز آن با جایگاه خوشه های جوان ستارگان ،انطباقی نزدیک دارند .نحوه پیدایش این ها له حاکی از آن است که احتمالا از تکه پاره های انباشته شده بقایای کلیه این ابرنواخترها تشکیل شده است.

من قبرستان تپه برفی را در صورت فلکی جوزا دوباره کشف کردیم ولادت ومرگ در آغوش هم تنیده شده اند .در آسمان مناطقی زیادی وجود دارد که پدیده هایی مشابه تکوین می یابند .من جوزا را به دلیل این انتخاب کردم که یکی از نزدیکترین (۱۵۰۰ سال نوریفاصله دارد)صورتهای فلکی ومشاهده آن آسان است .روزی شخصی به من نوشت ،((چون صحبتهایی را در باره جوزا شنیدم{در تلویزیون فرانسه}،با نگاهی تازه به این صورت فلکی نگاه کردم ،با این تصور که در آنجا در مقابل چشمان من ستارگانی متولد می شوند ))حدود ۶/۴ میلیارد سال قبل ،خورشید ما در شرایط مشابهی متولد شد .اما همزادهای خورشید امروز کجا هستند ؟آنها سراسر کهکشان پراکنده شده اند .ما هیچ راهی برای مشخص کردن آنها نداریم .

بد نیست که بار دیگر به چرخه های موازی باز گردیم L((زمین –موجودات زنده – زمین ))و((ماده بین ستاره ای –ستاره – ماده بین ستاره ای )).همانطور که پیش تر خاطر نشان کردم،توالی این چرخه ها صرفا نوعی تکرار ساده نیست .ستارگان فعالیت خاص خود را دارند؛آنها اتم های جدید تولید می کنند . این اتم ها فضا را بارور می کنندوبه ماده بین ستاره ای امکان می دهند که ستارگان و سیارات جدیدی تولید کند.پس از در گذشت یک نسل از ستارگان ،کهکشان دیگر همانند قبل نیست.به همین ترتیب ،ماده آلی حاصل از پوسیدن گیاهان نیز برای محصولات جدید مثل نوعی کود عمل کند.

فعالیتهای چرخه ای ،بر زمین ودر آسمان ،به سان عوامل افزایش پیچیدگی عمل می کنند.ما خود را در قلب کیهان شناسی هندو می یابیم ؛جایی که کالی ،الهه مادر را دوباره کشف می کنیم؛کسی که هم نماد زهدان و هم نماد گور تمامی حیات است.ودر اینجا با مفهوم ((زمان دوری))هندو برخورد می کنیم که منشا تکامل مارپیچی است.