کد خبر: 5009
تاریخ انتشار: دوشنبه 18 اردیبهشت 1396 -    8 May 2017
ارسال به دوستان
الف الف

بز / hamal / / aries / ram / Ari

اولین صورت فلکی دایرﺓ البروجی. نقطه اعتدال بهاری که با نام اولین نقطه حمل شناخته می‌شود قبلاً یعنی در زمان بطلمیوس در این صورت فلکی بوده است که البته در حال حاضر به دلیل رقص محوری زمین به صورت فلکی حوت یا ماهی منتقل شده است. این صورت فلکی در نزدیکی صورت فلکی آندرومدا قرار داشته و ستاره آلفا آن حمل نام داشته که یک ستاره نارنجی رنگ از قدر 2 است و دمای سطحی آن هم 3800 درجه کلوین است. دومین ستاره پرنورآن یعنی بتا بااسم  (sharatan) شناخته می شود که ستاره‌ای از قدر 64/2 است. ستاره گاما Mesar نام دارد که ستاره ای دوتایی است با قدرهای 87/3 و 56/4 از رده طیفی A1, B9 و جدایی زاویه ای 9 ثانیه قوسی. ستاره پرنورتر این ستاره دوتایی همدمی از قدر 62/4 در فاصله 8/0 ثانیه قوسی دارد. ستاره گاما یکی از اولین ستاره‌های دوتایی کشف شده است و در سال 1664 توسط رابرت هوک درحالیکه در جستجوی دنباله داری بود کشف شد.

ستاره R این صورت فلکی از نوع میرا بوده و طی چرخه 78/186 روزه قدر آن بین 4/7 تا 7/13 تغییر می کند پرنورترین سحابی این صورت فلکی کهکشان مارپیچی NGC 772 با قدر 3/10 و اندازه‌تقریبی 4× 5/7 دقیقه قوسی است. کهکشان مارپیچی NGC821 با قدر 8/10 واندازه‌ تقریبی 2/2× 5/3 دقیقه قوسی نیز دراین صورت فلکی قرار دارد.

 

  

رسیدن به نصف النهار: 19 آذر

مساحت:441 درجه مربع

                                                          در افسانه ها

 

زیباترین افسانه ای که درباره حمل وجود دارد به طور یقین داستان قوچ پشم طلایی است . این افسانه مربوط به عهد یونان باستان است . می گویند در زمانهای خیلی قدیم در آنجا پادشاهی به نام " آتاماس " ( athamas ) زندگی می کرد . او بانوی ابرها " نفله " ( nephele ) ازدواج کرده بود و ازاو فرزند داشت ، دختری به نام هله ( helle ) و پسری به نام " فریکسوس " ( phrixos ) . پادشاه پس از یک زندگی مشترک طولانی همسر نخست خود را طلاق داد و با  " اینو " ( ino ) ازدواج کرد و آن طور که در افسانه ها آمده است ، " اینو " نامادری بسیار شرور و بدجنسی بود . او با نفرت شدیدی همیشه در پی اذیت و آزار هله و فریکسوس بود و تلاش می کرد آنها را سربه نیست کند . بنابراین " اینو " زنان سرزمین خود را متقاعد کرد که تمام بذرهای غلات را برشته کنند ، تا در هنگام کاشت در زمین بپوسد و به این ترتیب مردم با خطر قحطی و گرسنگی روبرو شوند . بعد او گناه این فاجعه را به گردن دو کودک انداخت . پادشاه دستور داد تا از راهبه " پیتیا " ( pythia ) در معبد " دلفی " ( Delphi : شهری باستانی در مرکز یونان ، در دامنه جنوبی مونت پارناس و جایگاه حرم مقدی آپولو بود – م . ) بپرسند که برای نجات انسانها از گرسنگی و مرگ چه باید کرد ملکه خیانتکار ، پیکهایی که شاه به " دلفی " فرستاده بود ، تطمیع کرد و آنها در مراجعت به پادشاه گزارش دادند که زمینها هنگامی دوباره بارور خواهند شد که پسری را که از ازدواج اول خود داشت ، یعنی  " فریکسوس " را در محراب خدای خدایان زئوس قربانی کند . همان گونه که در کتاب عهد عتیق ( تورات ) هم آمده است ، قربانی انسانها به درگاه خدایان برای به رحم آوردن خدایان متداول بود و رواج داشت . اما برگردیم به داستان " آتاماس " و فریکسوس ! پادشاه برای نجات قومش از قحطی و گرسنگی با قربانی کردن پسرش در محراب معبد زئوس موافقت کرد . ولی خوشبختانه کار به آنجا نرسید . هنگامی که فریکسوس در غل و زنجیر بر قربانگاه دراز شده بود ، قوچی ظاهر شد که می توانست مانند انسانها سخن بگوید و پشمهای طلایی داشت . این حیوان باشکوه به خواهش بانوی ابرها " نفله " از سوی خداوند " هرمس " ( hermes  : یکی از خدایان اساطیری یئنان که رب النوع تجارت و خدای حامی دزدان ، فریبکاران ، خدای بخت و فصاحت و ورزش بود " مرکور " خدای اساطیری رومیان همردیف هرمس است . فرهنگ فارسی ، ج 6 ، ص 2271 – م ) ارسال شده بود  ، هر دو کودک " هله " و " فریکسوس "  را بر پشت خود سوار کرد و به آسمان پرواز کرد . سفر از اروپا به آسیا بود . در میان راه " هله " که دختر بچه ای بیش نبود ، از پشت قوچ سقوط کرد و در دریا غرق شد. تنگه ای که می گویند او در آن غرق شده است – داردانل امروز – به یاد " هلسپونت " ( Hellespont ) نام گرفت . قوچ به همراه فریکسوس به پرواز ادامه داد تا به سرزمین دوردستی در پایان جهان به نام " کلوخیس " ( klochis ) رسید . پادشاه کلوخیس قوچ را قربانی کرد و پوست پشم طلائی آن را به درخت بلوطی آویزان کرد ، که اژدهای ترسناکی ا ز این درخت و پوست محافظت می کرد .در افسانه آمده است که بعدها دریانورد " لاسون " ( lason ) با کشتی " آرگو " ( argo ) پوست طلائی را به یونان بازگرداند . به هر حال روح قوچ به پاس کارهای نیکش به آسمان صعود کرد .

صورت فلکی حمل در آسمان چندان چشمگیر و مشخص نیست ، بلکه در جایی که می پندارند سر جانور باید باشد ، چند ستاره نورانی دارد . صورت فلکی حمل را به خصوص در شب های پاییزی می توان به خوبی مشاهده کرد .

 

 

 

 

  اطلاعات تکمیلی

1-اجرام قابل توجه این صورت فلکی (ستاره های دوتایی ٬ستاره های متغییر ٬کهکشانها......)

2-مشخصات ستارگان (بعد٬ میل٬ قدر٬ رده طیفی)پرنور تر این صورت فلکی

3-نام وتلفظ ستارگان این صورت فلکی


برای کسب اطلاعات بیشتر به زبان انگلیسی به سایت زیر مراجعه نمایید:

http://www.hawastsoc.org/deepsky/ari/index.html

 

منبع داستان افسانه ای: کتاب صورتهای فلکی دکتر اوبلاکر ترجمه بهروز بیضایی