در نیمه قرن بیستم بدنبال پیمایش های آسمان در طول موجهای رادیویی علاوه بر کشف کهکشانهای رادیویی تعدادی منابع رادیویی نیز کشف شد که منابع رادیویی ستاره گون نام گرفتند چرا که برخلاف ستاره ها تصویر مریی نداشتند.
نام اخترنما یا کوازار که از ریشه quasi-stellar radio source می باشد نامی است که به این رده از اجرام داده شده است.درابتدا طیف این اجرام بسیار غریب می نمود چرا که خطوط مشاهده شده مربوط به هیچ اتم ،یون ویا مولکولی نبودند تا اینکه ستاره شناسی به نام Maarten Schmidt در سال 1963کشف کرد که درخشانترین خطوط نشری در طیف اخترنماها به خطوط نشری هیدروژن اتمی عادی تعلق دارد منتها با انتقال به سرخ طیفی فوق العاده زیاد.این خطوط در واقع همان خطوط عادی طیفی هستند که به سمت منطقه قرمز طیف (طول موج بیشتر )منتقل شده اند.این انتقال به سرخ زیاد نشان دهنده دور شدن این اجرام با سرعت بسیار زیاد می باشد.(به دلیل همین انتقال به قرمز طیفی این اجرام در پرتوهای مریی یا فرابنفش قابل مشاهده نیستند)
اگر سرعت شعاعی (همان سرعت درامتداد دید)را ناشی از انبساط عالم بدانیم طبق قانون هابل فاصله این اجرام نشان دهنده فاصله بسیار زیادشان نیز می باشد.فاصله دورترین اخترنماها به 13تا 14میلیارد سال نوری می رسد.اخترنماها برای قابل مشاهده بودن از چنین فواصلی باید خیلی نورانی باشند حتی نورانی تر از یک کهکشان درخشنده.
روشنایی یا درخشندگی اخترنماها در محدوده ی 10 تا 10000 برابر کهکشان راه شیری می رسد.حتی کم فروغ ترین اخترنماها به درخشندگی پرفروغترین کهکشانهای سیفرت و کهکشانهای رادیویی مجاور کهکشان راه شیری هستند.نور اخترنماها دارای تغییراتی نیز می باشد که این نشان دهنده کوچک بودن اخترنماها حتی در حد یک هفته نوری یا 1200 واحد نجومی است.
انرژی بسیار زیاد اخترنماها از کجا می آید؟همانند کهکشانهای فعال منبع انرژی این اجرام ریزش گاز بروی یک سیاهچاله است. شواهد بسیار زیادی نشان می دهند که اخترنما در واقع هسته کهکشانهای فعال می باشند.درتصویربرداریهای دقیق هاله ای اطراف بعضی از اخترنماها دیده می شود که ناشی از برهم کنش وبلعیدن ستاره های اطراف می باشد.این برهم کنشها دربسیاری از اخترنماها موجب بوجود آمدن فواره هایی گازی (جت)می شود که مانند فواره های گازی مشهود درنزدیکی کهکشانهای رادیویی می باشند.
از آنجایی که میزان مصرف گاز اخترنماها صدها برابر جرم خورشید در سال است عمرآنها باید کم باشد بنابراین اخترنماها باید مرحله ای موقت از وجود یک کهکشان باشند.
از آنجایی که اخترنماها بسیار دور دست هستند با مشاهده آنها در واقع به زمانهای بسیار دور و در واقع اوایل شکل گیری کیهان می نگریم برای مثال وقتی به یک اخترنما با فاصله 14 میلیارد سال نوری نگاه می کنیم (با توجه به اینکه عمر کیهان در حدود 15 میلیارد سال است) به زمانی نگاه می کنیم که عمر کیهان تنها یک میلیارد سال بوده است.با آمار برداری از اخترنماها متوجه می شویم که بیشترین چگالی اخترنماها در فاصله 13 میلیارد سال نوری است یعنی زمانی که عمر کیهان 2 میلیارد سال بوده تعداد آنها بسیار بیشتر بوده است.براساس نظریه های موجود این اجرام در حال حاضر بیشتر در مرکز کهکشانهای بزرگ قرار دارند ولی سرعت بلعیدن گازهای اطراف ودر واقع تغذیه در مورد آنها کم شده است.علاوه براین در زمانهای دورتر برهم کنش وتصادم میان کهکشانها که می توانسته موجب تغذیه بیشتر این اجرام شود نیز بیشتر بوده است.تاکنون یک صد هزار اختروش شناسایی شده اند.گفتنی است اختروشهای دوتایی وحتی سه تایی نیز تاکنون مشاهده شده اند این موارد احتمالا از برخورد های کهکشانی شکل گرفته اند.
اختروشها آنقدر از ما دور هستند که با وجود حرکت واقعی آنها در فضا، از دید ما ساکن به نظر میرسند. به خاطر عدم حرکت ظاهری اختروشها میتوان از آنها بعنوان راهنماهایی برای تقسیم بندی آسمان استفاده کرد درست شبیه طول و عرض جغرافیایی که روی زمین استفاده میشود.
برای خواندن مطلبی درباره نقش برخورد میان کهکشانها در شکل گیری اختروشها به سایت زیر مراجعه نمایید:(به زبان فارسی)
http://www.parssky.com/news/?NewsID=1974&Cat=Cosmology
فهرستی از اختروشهای روشن در سایت زیرموجود است:
http://www.klima-luft.de/steinicke/KHQ/khq_e.htm